طلوع کن
طلوع کن نمی دونم چند روز تا روز موعود باقی مونده. روزی که طلوع کنی و به زندگی من و بابایی نور و گرما بدی.
خورشید من الان ۳۸ هفته ست که تو دل من و قلب بابایی جا خوش کردی. تو این مدتی که گذشت همه چیز زندگی مون عوض شده. همه چیز به خواست خدا طوری تغییر کرد که واسه اومدنت مهیا بشه.
این چند خط شاید شروع خوبی نبود به وبلاگت. ولی مهم اینه که شروع بود.
.gif){kind=small}
.gif){kind=small}
خاله قربونت بره همه منتظر اومدنتن مخصوصا" مامانی ،امیدوارم به سلامتی و تندرستی پا تو این دنیا بزاری دخمل نازخاله ، یه چیزی میگم پیش خودمون بمونه ها ... مامانی خیلی خیلی واسم عزیزه اما احساس می کنم تو از اونم واسم عزیزتری .gif){kind=small}
.gif){kind=small}
پیشاپیش تولدت مبارک نازنینم ، راستی امروز تولد بابایی هم هست خیلی جالبه از سال دیگه تولدتونو تو یه روز می گیرید ،دوستت دارم .gif){kind=small}
.gif){kind=small}
